منزل به منزل با حسین بن علی علیه السلام
منزل اول -ابطح/چه کسانی در ابطح به حسین بن علی ملحق شدند؟
«منزل اول -ابطح»
ابطح شنزاری است که محل عبور سیل از وادی مکه است.
«یزید بن ثبیط البصری» دارای ده فرزند پسر بود، آن ها را به یاری امام حسین علیه السلام برخوانده بود.از انها دو فرزندش «عبدالله» و «عبیدالله» همراه عده ا ی از شیعیان و دوستداران اهل بیت از بصره خارج، و در ابطح مکه به امام ملحق شدند.
ملحق شدگان «عامر بن مسلم» و «سالم» غلام عامر، «سیف» و دیگران هستند که به سخن درباره هرکدام خواهیم پرداخت. این همراه شدن با امام هنگامی بود که راه ها همه تحت کنترل و بسته شده بود.
-----------------
1-ابصارالعین ص 189 - 190
2-الامام الحسین و اصحابه ج 1 ص 157
منزل دوم -تنعیم/اجاره شتر از کاروان یمنی
«منزل دوم -تنعیم»
امام از مکه معظمه خارج شد و به همراه خانواده و برخی از دوستان به «ادنی الحل» رسید.
در دو فرسخی مکه، «تنعیم » در مسیر جاده مدینه قرار گرفته است.
اینجا را «تنعیم» می نامند، چون طرف راست این منطقه کوه «نعیم» و چپش کوه «ناعم» و این محل در وادی «نعیمان» قرار دارد.
در
تنعیم، امام از کاروان یمن شترانی را برای اهل و عیال و یاران خود اجاره
کرده و به آن کاروانیان فرمود: « هر که مایل است با ما به عراق آید کرایه
مرکب راهش را می دهیم و همراهی او را خوش می داریم و هر که پاره ای از راه
را با ما باشد به همان اندازه که همراه ما بیاید کرایه مرکبش را می
پردازیم». پس از آن عده ای امام را همراهی کردند و عده ای جدا شدند(1) در
این محل بود که نامه « عبدالله بن جعفر» توسط دو فرزندش «عون» و « محمد» و
نامه « عمرو بن سعید بن العاص» توسط «یحیی بن سعید» والی مکه به امام رسید
که آن حضرت هردو را پاسخ دادند.(2)
------------------------------------------------
1- الارشاد، ج 2، ص 68
2- الامام الحسین و اصحابه ، ج 1، ص 152 - تاریخ الامم و الملوک، ج 5، ص 385
منزل سوم-صفاح/دل های مردم با شماست، اما شمشیرهای آنها با بنی امیه است
«منزل سوم -صفاح»
صفاح محلی بین «حُنَین» و «انصاب» حرم واقع شده است که زائر از آنجا به راحتی وارد مکه می شود.
امام
(ع) روز جمعه، یازدهم ذی حجه به این محل رسید و با یاران فرود آمد(1) آن
حضرت در این محل با «فرزدق» شاعر، پسر «غالب» برخورد کرد(2) و درباره مردم
کوفه از او سوال فرمود. او در پاسخ گفت:« دل های مردم با شماست، اما
شمشیرهای آنها با بنی امیه است، و قضا به دست خدای تعالی است». امام گفتار
او را تصدیق فرمود و اعلام داشت که به قضای الهی تن داده است.(3) امام
حسین (ع) با او خداحافظی کرد و از او جدا شد. به نظر شیخ مفید از اینجا
به بعد امام به سرعت تا « ذات عِرق» راه را طی کرد. (4)
------------------------------------------------
1- الامام الحسین و اصحابه، ج 1 ، ص 154
2- معجم البلدان ، ج 3 ص 412
3- تاریخ الامم و الملوک ج 5 ص 386 - الارشاد ج 2 ص 67
4- الارشاد ج 2 ص 60
منزل چهارم-وادی عقیق/ملاقات امام با مردی از بنی اسد
«منزل چهارم -وادی عقیق»
روز شنبه، دوازدهم ماه ذی حجه الحرام، امام حسین (ع) به این محل ( وادی عقیق) فرود آمدند.
1- « شیخ جعفر بن نماء حلّی» می گوید: « پس از حرکت از صفاح، امام مسیر حرکت را تا وادی عقیق ادامه دادند».
2-
در این محل، چشمه و درختان خرما قرار دارد. از وادی عقیق تا مکه چهار منزل
پیش نیست. ابن نما می گوید: در این محل بود که امام مردی از بنی اسد را
ملاقات فرمود که اسم او « بِشر بن غالب» بود. امام درباره اهل کوفه از او
پرسیدند و او گفت: « القلوب معک و السیوف مع بنی امیه. دل ها با شماست ولی
شمشیرها با بنی امیه» آن حضرت فرمود: « صَدَقتَ با اخا بَنی اسَد. ای
برادر بنی اسد، راست گفتی».3
------------------------------------------------
1- الامام الحسین (ع) و اصحابه،ج1،ص158
2- مثیرالاحزان، ص 42
3- مثیرالاحزان ص 42
منزل پنجم-وادی صفراء/این وادی در مسیر حجاج بیت الله الحرام قرار گرفته
«منزل پنجم -وادی صفراء»
امام روز یکشنبه، سیزدهم ماه ذی حجه الحرام به این وادی (صفرا) رسید.
1
- این وادی در ناحیه مدینه و دارای درختان خرمای فراوان و زارعت است.
اینجا در مسیر حجاج بیت الله الحرام قرار گرفته، چشمه سارها و جویبارها در
آن جریان دارد.
در این محل « مُجَمَّع بن زیاد» و « عَبّاد بن مهاجر»
-2- همراه عده ای از اهالی مدینه -3- به امام ملحق شدند و تا کربلا امام و
یاران را همراهی کردند تا این که به شهادت رسیدند. -4-
-----------------------------------------------
1- الامام الحسین و اصحابه، ج1،ص 159
2- عباد بن مهاجر بن ابی مهاجر جهنی و مجمع هر دو از یک قبیله هستند
3- ابصار العین، ص 201
4- الامام الحسین و اصحابه، ج 1 ، ص 159
منزل ششم- ذاتُ عِرق/این ها مرا ترسانیده اند
«منزل ششم -ذات عرق»
یکی از میقات های حجاج بیت الله الحرام، مرز بین «نجد» و «تهامه» است که آن را «ذات عرق» نامیده اند.
1- امام و یارانشان در رو دوشنبه، چهاردهم ذیحجة در این محل فرود آمدند. علامه مجلسی از تاریخ الریاشی نقل کرد است:
«راوی
گفت من حج بجای آورده بودم و یاران را رها کرده بودم... تا این که به خیمه
هایی برافراشته رسیدم. در این هنگام سوال کردم: این سراپرده ها از آن
کیست؟ گفتند: از آن حسین. گفتم: پسر علی و فاطمه؟ گفتند: آری. گفتم در
کدام یک از این سراپرده ها هستند؟ آن را به من نشان دادند. جلو رفتم تا
این که ناگاه حسین را در حال تکیه بر خیمه دیدم که مشغول مطالعه نوشته ای
بود. سلام کردم و جواب داد. سپس گفتم: پدر و مادرم فدای شما، چرا در این
بیابان خشک فرود آمدی که در آن زراعت و خویشی نیست؟ فرمود: این ها مرا
ترسانیده اند و اینها نامه های اهل کوفه است در حالی که آنان قاتل من
هستند. اگر چنینن کنند ... و هتک حرمات الهی کنند کسی بر آنها برانگیخته
خواهد شد که آن ها را می کشد تا این که از کهنه حیض ذلیل تر شوند .» 2-
---------------------------------------------
1- معجم البلدان، ج 4، ص 107 . مراصد الاطلاع، ج 2، ص 932
2- بحارالانوار، ج 44، ص 369
منزل هفتم- حاجِر/نامه مسلم به امام
«منزل هفتم -حاجر»
روز
سه شنبه، پانزدهم ذیحجه، امام در این منزل بار نهادند. اینجا منزلی بود که
اهل بصره برای سفر به حج در آن سکنی می گزیدند. در این مکان بود که امام
پاسخ نامه « مسلم بن عقیل» را خطاب به مردم کوفه توسط«قیس بن مسهر صیداوی»
و برادر رضاعی شان «عبدالله یقطر» به کوفه فرستاد. 1- متن نامه امام چنین
است:
«به نام خداوند بخشنده مهربان، از حسین بن علی به برادران مسلمان
و مومنش. سلام بر شما، پس من سپاس خدای را که جز او پروردگاری نیست به شما
می رسانم. اما بعد، نامه مسلم بن عقیل به من رسید در حالی که مرا به خوش
فکری شما مطلع ساخت و این که شما گرد او مبنای یاری ما و دریافت حق ما،
اجتماع کرده اید. از خداوند می خواهم که برما خوش بخواهد و شما را به
پاداش بزرگی نائل آرد. من به سوی شما از مکه روز سه شنبه، هشتم ذی حجه،
روز ترویه ... رهسپار شده ام.هنگامی که فرستاده من به شما رسید به سوی او
در امر حکومت بشتابید و در این امر جدّیت داشته باشید. من همین روز ها به
(محل) شما فرود خواهم آمد و درود و رحمت خدا بر شما باد.» 2-
دو سفیر امام ( قیس و عبدالله یقطر) در قادسیه توسط «حصین بن نمیر» دستگیر شدند.
--------------------------------------------------------------------------------------
1- الارشاد، ص 202، بحارالانوار، ج44،ص932
2- الارشاد، ج2،ص70
منزل هشتم- فَید/شهری در نیمه راه مکه به کوفه
«منزل هشتم -فید»
روز چهارشنبه؛ شانزدهم ذی حجه، امام (ع) به »فَید» آمدند.
آنجا شهری در نیمه راه مکه به کوفه بود که در وسط آن، قلعه ای با در آهنین قرار داشت که دور تا دور آن را دیوار فرا گرفته بود.اگر کاروانیان باری سنگین همراه می داشتند آن را در آن جا به امانت می نهادند تا حین بازگشت آن را باز پس گیرند.
مردم آنجا، آذوقه حیوانات در طول سال را تهیه می کردند تا به حاجیان بفروشند. 1-
------------------------------------------------------------------
1- مراصد الاطلاع، ج3، ص 1049
منزل نهم- اَجفُر/به خدا سوگند تو را می کشند،از این سفر صرف نظر کن
«منزل نهم -اجفر»
پنج شنبه هفدهم ذی حجه کاروان حسین(ع) در «اجفُر» بار به زمین نهاد. در قاموس آمده اینجا مکانی بین «فید» و «خزیمیه» است.(1) در این محل آب به سوی محل سکونت عرب در جریان بود. درباره ملاقات امام با « عبدالله بن مطیع عدوی» در تاریخ اختلاف است.
در
لسان المورخین آورده اند اینجا بین «عبدالله بن ابی مطیع» و حضرت
اباعبدالله الحسین(ع) دیداری بود ولی پیش از این آمد که در راه مکه و
مدینه یا نزدیک به مکه ملاقاتی صورت گرفته است. طبری و محدث قمی در «نفس
المهموم» محل ملاقات را اینجا دانسته اند. شاید هم «عبدالله بن مطیع» غیر
از «عبدالله بن ابی مطیع» باشد. (2) «عبدالله» چون در این محل امام را
زیارت کرد و از سفر امام به عراق اطلاع یافت حضرت را به خدا و حرمت اسلام
قسم داد که از این سفر صرف نظر کند. هنوز از امام پاسخی نگرفته بود که بار
دیگر امام را حرمت قریش و عرب قسم داد که از این سفر دست بر دارد. سپس
دلیل اصرار خود را این گونه بیان داشت: « اگر از بنی امیه آن چه در دست
دارند، طلب کنی به خدا سوگند تو را می کشند و اگر چنین شد بعد از شما هیچ
کس حرمتی نخواهد داشت.» امام درخواست او را نادیده گرفت و به حرکت خود
ادامه داد. (3)
تامل در این گفت و گو آشکار می سازد که دیدگاه امام فراتر از این گونه افراد بوده است.
------------------------------------------------------------
1- الامام حسین و اصحابه، ج1، ص 163
2- الامام حسین و اصحابه ف ج1،ص 163
3- الارشاد، ج 2، ص 72. تاریخ الامم و الملوک، ج 5،ص 395.نفس المهموم، ص 178
منزل دهم- خزیمیه/پس کیست بر شهدا بعد از این زمان بگرید؟
«منزل دهم -خزیمیة»
محلی
است که به « خزیمیة بن خازم» نسبت داده شده، در حالی که حاجیان شهر کوفه
از این محل عبور می کرده اند. امام و یاران یک روز و یک شب در این محل
اقامت کردند. بنابراین، امام روز و شب شنبه،نوزدهم ذی حجه الحرام را در
این محل گذراندند. هنگام صبح حضرت زینب(س) به خدمت امام آمد و عرضه داشت:
« ای برادر، از هاتفی بشنیدم که اینگونه می سرود:
الا یا عین فاحتفلی بجهدی
و من یبکی علی الشهداء بعدی
علی قوم تسوقهم المنایا
بمقدار الی انجاز وعدی
آگاه
باشید، ای چشم ها! با تمام تلاش خود پر شوید، پس کیست بر شهدا بعد از این
زمان بگرید؟ شهدا آن گروهی هستند که به سوی مرگ در حال رفتن اند، به
اندازه ای که به وعده ام وفا کرده باشم بیش نیست».
امام در پاسخ فرمودند:« یا اختاه، کل الذی قضی فهو کائن 1- ای خواهرم، هرچه قضای الهی باشد، همان به انجام می رسد.
منزل یازدهم- زَروُد/پس از این خیری در حیات نیست
«منزل یازدهم -زرود»
امام روز دوشنبه،بیست و یکم ذی حجة الحرام در این منزل فرود آمدند.اینجا شن زاری بین ثعلبیة و خزیمیة و در مسیر حاجیان کوفه به مکه قرار گرفته است.(1)
در این محل بود که امام نزدیکی خیمه و خرگاه « زهیر بن قین بجلی » خیمه خود را برافراشتند .پس از آن امام او را به راه حق دعوت کردند و او به سوی امام راه یافت . بعد از این درباره «زهیر» بیشتر سخن خواهیم گفت .
در«زرود» نیز خبر شهادت جناب «مسلم بن عقیل» و «هانی بن عروه» به امام رسید .
پس از آن ، امام این آیه را تلاوت می فرمود : « انا لله و انا الیه راجعون» ؛ و از خداوند برای مسلم درخواست مغفرت می کرد.
امام سخت گریست و هاشمیان و زن ها نیز گریستند . دو نفر از همراهان امام به نام های «عبدالله بن سلیم اسدی» و «منذر بن مشعل اسدی» امام را سوگند دادند که به کوفه نرود ؛ چرا که در آنجا یاوری ندارند .دربرابر این درخواست ، آل عقیل از امام خواستند برای انتقام برادرشان (به سوی کوفه) حرکت کنند .امام فرمود :«عزیزان پس از این خیری در حیات نیست».
----------------------------------
1-قمقام زخّار و صمصام بتّار ، ج1،ص362
2-چون درباره هرکدام از اصحاب بحث جداگانه ای را مطرح کرده ایم،درباره زهیر تحت نام شریفش مطالب بیشتری آماده است.
3-بقره آیه 156
منزل دوازدهم- ثعلبیه/روزی که هر گروهی را به امامش فرا می خوانیم
«منزل دوازدهم -ثعلبیه»
امام
(ع) روز سه شنبه، بیست و دوم ذی حجه الحرام به این محل رسیدند.شخصی به نام
«ثعلبیه» از قبیله « بنی اسد» اینجا چشمه ای را حفر کرده بود که پس از آن،
کاروانیان راه کوفه به مکه در کنار این چشمه اقامت می کردند. در مراصد
آمده که در اینجا قریه ای بوده که خراب شده ولی شناخته شده است.(1) در این
محل شخصی خدمت امام رسیده و از تفسیر آیه « یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ
بِإِمَامِهِمْ (2) روزی که هر گروهی را به امامش فرا می خوانیم» پرسیدند.
امام فرمود: به امامی که (دیگران را) به هدایت می خواند، گروهی پاسخ می
دهند، و به امام و رهبری که ( مردم را) به گمراهی دعوت می کند، نیز عده ای
پاسخ می گویند، آنها در بهشت اند و اینها در آتش. به همین سبب خداوند
فرمود: « فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ» (3) گروهی در
بهشت و گروهی در دوزخ اند».
-----------------------------------------------------------------
1- مراصد الاطلاع، ج2، ص 664
2- اسراء، آیه 71
3- شوری ، آیه 7
امالی الصدوق، ص 93 - قمقام زخّار و صمصام بتّار، ج 1، ص 362 - الامام الحسین و اصحابه، ج 1، ص 166
منزل سیزدهم- زباله/از شما هر که قصد بازگشت دارد، بدون هیچ مانعی برگردد
«منزل سیزدهم -زباله»
زباله
منزلی در راه بین مکه و کوفه است.(1) اسنجا بین « واقصه» و « ثعلبیه» قرار
گرفته که دو برکه در آن جا قرار دارد.(2) کاروان در روز چهارشنبه، بیست و
سوم ذی الحجه الحرام در آن جا بار نهاده اند.
در «زباله» امام از شهادت « عبدالله بن یقطر» باخبر شدند. پس از آن امام در بین جمع حضور یافت و نوشته ای را قرائت فرمود:
«
به نام خداوند بخشنده مهربان. اما بعد، خبر فاجعه آمیز شهادت مسلم بن
عقیل، هانی بن عروه و عبدالله بن یقطر به ما رسیده است، البته شیعیانمان
ما را خوار و ذلیل ساخته اند. پس از شما هر که قصد بازگشت دارد، بدون هیچ
مانعی برگردد که بر گردن او هیچ نیست». (3) بعد از این سخن امام، مردم
دسته دسته از راست و چپ ایشان متفرق شدند. تنها کسانی که از مدینه با آن
حضرت همراه شده بودند با گروهی کمی از کسانی که بین راه به امام ملحق شده
بودند برای یاری امام باقی ماندند. (4) آن شب را امام در آنجا اقامت
گزیدند و سحرگاه به یاران امر فرمودند که هرچه بخواهند آب بنوشند و از آن
بردارند. (5) «دینوری» می گوید: « همراه امام نماندند مگر خواص ایشان» (6)
و در مروج الذهب آمده است: « پانصد نفر سواره و صد نفر پیاده، همه همراه
امام بودند، بعد از این خبر جز عده کمی با امام نماندند.» (7) ناگفته
نماند که این اولین باری است که امام (ع) دم از انصراف می زند و تنها جایی
است که امام از روی نوشته مطلبی را برای مردم قرائت می کنند. آیا این گونه
برخورد حضرت گویای نهایت انزجار از امت نابخرد نیست؟!
------------------------------------------------------------------
1- معجم البلدان، ج 3، ص 129
2- مراصد الاطلاع، ج2، ص 656
3- مفید ارشاد، ج2، ص 75
4- بحارالانوار، ج 44، ص 374
5- الارشاد، ج2، ص 76
6- الاخبار الطوال، ص 347
7- مروج الذهب، ج 3،ص 256
منزل چهاردهم- القاع/مرا دعوت کرده اند تا قلبم را از سینه به در آورند
«منزل چهاردهم -القاع»
امام روز پنج شنبه، بیست و چهارم ذی حجة الحرام در القاع فرود آمدند. (1) بعد از « عقبه» «قاع» منزلی به طرف مکه مکرمه است.(2) در کتب لغت « بطن» به دشتی وسیع یا دشتی که دره ها، نهرها، برکه ها و گذرگاه ها داشته باشد گفته می شود.(3) در این وادی بطون فراوانی قرار دارد. از جمله «بطن عنان» ، « بطن ظبی» که زمینی از آن کلب بوده است، « بطن رمّه» و « بطن عقبه» که اسمی برای یک وادی است که در آن قریه هایی چون عقبه قرار گرفته است. « قاع» اولین منزل آن بطن است.(4) اینجا پیری از « بنی عکرمه» به نام « عروه بن لوذان» امام را از این سفر بر حذر داشت. امام فرمود: « بر من امر پوشیده نیست. به خدا قسم اینها مرا دعوت کرده اند تا این که قلبم را از سینه به در آورند. هنگامی که دست به چنین کار زنند خداوند کسانی را بر آن ها مسلط کند که آن ها را خوار سازد و ذلیل ترین فرقه و امت ها گرداند.» (5) پس از آن جا گذشتند و حرکت را ادامه دادند.
1- الامام الحسین و اصحابه، ج 1، ص 178
2- مراصد الاطلاع، ج 3، ص 178
3- الامام الحسین و اصحابه، ج 1، ص 178
5- مقتل الحسین خوارزمی، ج 1، ص 228 - بحارالانوار ، ج 44، ص 375
این
منزل «عقبه» و «عقبة البطن» نامیده شده است. امام در روز جمعه بیست و پنجم
ماه ذی حجة الحرام در این منزل بار نهادند. کسی که مسیر مکه را طی می کند،
قبل از قاع به این منزل می رسد. بنابراین , عقبه منزلی در مسیر حج است.(1)
آب اینجا، از « بنی عکرمه» از « بکر بن وائل» است.(2)
روایتی با سند
بسیار قوی از ابن قولویه است که وقتی امام از « عقبه البطن» بالا آمدند،
به یاران فرمودند: « خود را کشته می بینم». گفتند: « آن چگونه است یا
اباعبدالله؟» فرمود:« رویایی دیده ام». پرسیدند: « آن چیست؟» فرمود: «
سگانی را دیدم که مرا گاز می گرفتند، شدیدترین آن ها بر من سگی بود که به
برص و پیسی مبتلا بود» (3)
-----------------------------------------------------
1- معجم البلدان، ج 4 ، ص 134
2- مراصد الاطلاع، ج3، ص 948
3- کامل الزیارات، ص157 - بحارالانوار، ج 45،ص87، ح 24 - موسوعة الکلمات الامام الحسین(ع) ص 352 و 351 - مراصد الاطلاع، ج 2، ص 788
- ۹۲/۰۸/۱۱