دل تنگه آقا بقیه الله

۱۶ مطلب با موضوع «اهل البیت :: امام حسین علیه السلام» ثبت شده است

اشعار محرم ۹۲ | شب سوم | متن مستند مقتل

جعفری مقدم | شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۱۹ ق.ظ | ۰ نظر

مقتل شب سوم محرم ۹۲٫ هیات میثاق با شهدا دانشگاه امام صادق

در آغوش گرفتن سر مبارک امام حسین توسط دو دلداه. راهب نصرانی و حضرت رقیه سلام الله علیها

دیر راهب:

مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب مازندرانی ج ۴ ص ۶٠ ، بحار الأنوار علامه مجلسی : ج ۴۵ ص ٣٠٣ .

لَمّا جاؤوا بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونَزَلوا مَنزِلاً یُقالُ لَهُ قِنَّسرینَ، اطَّلَعَ راهِبٌ مِن صَومَعَتِهِ إلَى الرَّأسِ، فَرَأى نورا ساطِعا یَخرُجُ مِن فیهِ، ویَصعَدُ إلَى السَّماءِ، فَأَتاهُم بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ، وأخَذَ الرَّأسَ، وأدخَلَهُ صَومَعَتَهُ، فَسَمِعَ صَوتا ولَم یَرَ شَخصا، قال: طوبى لَکَ، وطوبى لِمَن عَرَفَ حُرمَتَهُ، فَرَفَعَ الرّاهِبُ رَأسَهُ، وقالَ: یا رَبِّ، بِحَقِّ عیسى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّکَلُّمِ مَعی. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، وقالَ: یا راهِبُ، أیَّ شَیءٍ تُریدُ؟ قالَ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ، فَسَکَتَ. فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ، فَقالَ: لا أرفَعُ وَجهی عَن وَجهِکَ حَتّى تَقولَ: أنَا شَفیعُکَ یَومَ القِیامَةِ. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، فَقالَ: اِرجِع إلى دینِ جَدّی مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله. فَقالَ الرّاهِبُ: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّه ُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّه، فَقَبِلَ لَهُ الشَّفاعَةَ. فَلَمّا أصبَحوا أخَذوا مِنهُ الرَّأسَ وَالدَّراهِمَ، فَلَمّا بَلَغُوا الوادِیَ نَظَرُوا الدَّراهِمَ قَد صارَت حِجارَةً

ترجمه: مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب: هنگامى که سر حسین علیه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرین (شهرى در شام، به فاصله یک روز راه از حَلَب در مسیر حِمْص) فرود آمدند، راهبى مسیحی از دِیْرش به سوى سر، حرکت کرد و نورى را دید که از دهان آن، ساطع بود و به آسمان مى رفت. راهب مسیحی، ده هزار درهم به آنان (نگهبانان) داد و سر را گرفت و به درون دِیرش برد و بدون آن که شخصى را ببیند، صدایى شنید که مى‌گفت: «خوشا به حالت ! خوشا به حال آن که قَدر این سر را شناخت!» راهب، سرش را بلند کرد و گفت پروردگارا! به حقّ عیسى، به این سر بگو که با من سخن بگوید. سر به سخن آمد و گفت: «اى راهب ! چه مى خواهى؟». گفت: تو کیستى؟ گفت: «من فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول کربلایم. من مظلوم و تشنه کامم» و ساکت شد. راهب صورت به صورتش نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگویى: «من ، شفیع تو در روز قیامت هستم» سر به سخن درآمد و گفت: «به دین جدّم محمّد درآى»  راهب گفت: گواهى مى دهم که خدایى جز خداوند نیست و گواهى مى دهم که محمّد پیامبر خداست. آن گاه حسین علیه السلام پذیرفت که شفاعتش کند. صبحدم آن قوم سر و دِرهم ها را گرفتند و چون به وادى رسیدند دیدند که درهم ها سنگ شده است.

روضه حضرت رقیه:

المنتخب فی جمع المراثی و الخطب طریحی، ص ۱۳۶-۱۳۷

… فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبیک. فرفعته من الطّشت حاضنة له وهی تقول: یا أباه ! مَن ذا الذی خضّبک بدمائک؟ یا أبتاه! مَن ذا الذی قطع وریدک؟ یا أبتاه ! مَن ذا الذی أیتمنی على صغر سنّی ؟ یا أبتاه ! مَن بقی بعدک نرجوه ؟ یا أبتاه ! مَن للیتیمة حتّى تکبر ؟ یا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات ؟ یا أبتاه ! مَن للأرامل المسبیّات ؟ یا أبتاه ! مَن للعیون الباکیات ؟ یا أبتاه ! مَن للضائعات الغریبات ؟ یا أبتاه ! مَن للشعور المنشرات ؟ یا أبتاه ! مَن بعدک ؟ واخیبتنا ! یا أبتاه ! مَن بعدک ؟ واغربتنا ! یا أبتاه ! لیتنی کنت الفدى ، یا أبتاه ! لیتنی کنت قبل هذا الیوم عمیا . یا أبتاه ! لیتنی وسدت الثّرى ولا أرى شیبک مخضّباً بالدّماء.

ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّریف , وبکت بُکاءاً شدیداً حتّى غشی علیها ، فلمّا حرّکوها , فإذا بها قد فارقت روحها الدُنیا

ترجمه: … وقتی سر بریده امام حسین را برای رقیه سلام الله علیها آوردند گفت این سر کیست؟ به او گفتند: سر پدرت حسین است. سر را با احتیاط از داخل طشت برداشت و به سینه چسبانید و با گریه های سوزناک خود خطاب به سر چنین گفت: پدر چه کسی تو را به خون آغشته کرد؟ چه کسی رگ های گردنت را برید؟ پدر چه کسی در خردسالی یتیمم کرد؟ پدر دختر یتیم تو به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بی پوشش چه کنند؟ پدرجان زنان اسیر و سرگردان کجا بروند؟ پدر جان چه کسی چشمان گریان را چاره ساز است؟ پدر جان چه کسی یار و یاور غریبان بی پناه است؟ پدر جان چه کسی پریشان مویی ما را سامان می بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه کسی با ماست؟ وای بر ما بعد از تو وای از غریبی! پدر جان کاش فدایت می شدم. پدر جان ای کاش بیش از این نابینا می شدم و تو را اینگونه نمی دیدم. پدر جان کاش پیش از این در خاک خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی دیدم. سپس لب ها را بر لب های پدرش امام حسین نهاد و چنان گریست که همان لحظه بیهوش شد و وقتی او را حرکت دادند دریافتند که از دنیا رفته است.

مقتل: در آغوش گرفتن سر امام حسین توسط دو دلداده:راهب نصرانی و حضرت رقیه | شب سوم محرم 92 | برادر میثم مطیعی


  • جعفری مقدم

اشعار محرم ۹۲ | شب دوم | متن مستند مقتل

جعفری مقدم | شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۱۶ ق.ظ | ۰ نظر

مقتل شب دوم محرم ۹۲٫ هیات میثاق با شهدا دانشگاه امام صادق علیهالسلام

گزارشی از حضور امیرالمومنین علی علیه السلام در کربلا

المطالب العالیة، ابن حجر عسقلانی: ج ۴ ص ٣٢۶ ح ۴۵١٧ .

… عن رجل من بنی ضبّة : شَهِدتُ عَلِیّا علیه السلام حینَ نَزَلَ کَربَلاءَ ، فَانطَلَقَ فَقامَ ناحِیَةً ، فَأَومَأَ بِیَدِهِ، فَقالَ: مُناخُ رِکابِهِم أمامَهُ ، ومَوضِعُ رِحالِهِم عَن یَسارِهِ ، فَضَرَبَ بِیَدَیهِ الأَرضَ ، فَأَخَذَ مِنَ الأَرضِ قَبضَةً ، فَشَمَّها فَقالَ : واحَبَّذَا الدِّماءُ یُسفَکُ فیهِ .ثُمَّ جاءَ الحُسَینُ علیه السلام فَنَزَلَ کَربَلاءَ . قالَ الضَّبِّیُّ : فَکُنتُ فِی الخَیلِ الَّتی بَعَثَهَا ابنُ زِیادٍ إلَى الحُسَینِ علیه السلام ؛ فَلَمّا قَدِمتُ فَکَأَنَّما نَظَرتُ إلى مَقامِ عَلِیٍّ علیه السلام وإشارَتِهِ بِیَدِهِ ، فَقَلَبتُ فَرَسی، ثُمَّ انصَرَفتُ إلَى الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام فَسَلَّمتُ عَلَیهِ ، وقُلتُ لَهُ : إنَّ أباکَ کانَ أعلَمَ النّاسِ ، وإنّی شَهِدتُهُ فی زَمَنِ کَذا وکَذا قالَ : کَذا وکَذا ، وإنَّکَ ـ وَاللّه ِ ـ لَمَقتولٌ السّاعَةَ . قالَ : فَما تُریدُ أن تَصنَعَ أنتَ ؟ أتَلحَقُ بِنا ، أم تَلحَقُ بِأَهلِکَ ؟ قُلتُ : وَاللّه ِ ، إنَّ عَلَیَّ لَدَینا ، وإنَّ لی لَعِیالاً ، وما أظُنُّ إلّا سَأَلحَقُ بِأَهلی . قالَ : أمّا لا ، فَخُذ مِن هذَا المالِ حاجَتَکَ ـ وإذا مالٌ مَوضوعٌ بَینَ یَدَیهِ ـ قَبلَ أن یَحرُمَ عَلَیکَ ، ثُمَّ النَّجاءَ ، فَوَاللّه ِ ، لا یَسمَعُ الدّاعِیَةَ أحَدٌ ولا یَرَى البارِقَةَأحَدٌ ولا یُعینُنا ، إلّا کانَ مَلعونا عَلى لِسانِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله .
قالَ : قُلتُ : وَاللّه ِ ، لا أجمَعُ الیَومَ أمرَینِ : آخُذُ مالَکَ ، وأخذُلُکَ . فَانصَرَفَ وتَرَکَهُ .

ترجمه:  ابن حجر عسقلانی در المطالب العالیه ج ۴ ص ٣٢۶ ح ۴۵١٧ .می‌نویسد: مردى از قبیله بنى ضَبّه گفت: هنگامى که على علیه السلام در کربلا فرود آمد، من حاضر بودم. ایشان رفت و در کنارى ایستاد و با دستش اشاره کرد و فرمود: «آنجا جایگاه فرود آمدن مَرکب هایشان و سمت چپ، جاى بار و بُنه شان است». سپس با دستانش به زمین زد و مُشتى از خاک آن را برگرفت و آن را بویید و فرمود : «وه که چه خون هایى بر آن، ریخته مى شود!» . بعدها حسین علیه السلام آمد و در کربلا فرود آمد. من در میان سوارانى بودم که ابن زیاد آنها را به سوى حسین علیه السلام روانه کرده بود. هنگامى که رسیدم گویى به جایگاه على علیه السلام و اشاره با دستش مى نگریستم. اسبم را چرخاندم و به سوى حسین بن على علیه السلام بازگشتم و بر او سلام دادم و به او گفتم: پدرت داناترینِ مردم بود و من در فلان موقع کنارش بودم. او چنین و چنان فرمود . به خدا سوگند، تو در این زمان ، کُشته مى شوى! حسین علیه السلام فرمود: «تو مى‌خواهى چه کنى؟ آیا به ما مى‌پیوندى، یا به خانواده ات ملحق مى‌شوى ؟»  گفتم: به خدا سوگند من فردى بدهکار و عیالوارم. به خانواده ام ملحق مى‌شوم. حسین علیه السلام فرمود: «حال که به ما نمى‌پیوندى نیازت را از این مال (مالى که پیشِ رویش نهاده شده بود) بردار پیش از آن که بر تو حرام شود . سپس خود را نجات بده که ـ به خدا سوگند ـ هر کس فریاد یاریخواهىِ ما و برق شمشیرها را ببیند و یارى مان ندهد، بر زبان پیامبر صلى الله علیه و آله لعن شده است» . گفتم: به خدا سوگند، امروز هر دو کار را با هم انجام نمى دهم. مالت را بگیرم و رهایت کنم؟! مرد ضَبّى، باز گشت و حسین علیه السلام را وا نهاد.

رسیدن امام حسین علیه السلام به کربلا:

أمالی شیخ صدوق : ص ٢١٩ ح ٢٣٩ ، بحار الأنوار علامه مجلسی: ج ۴۴ ص ٣١۵ ح ١ .

عن عبد اللّه بن منصور عن جعفر بن محمّد بن علیّ بن الحسین عن أبیه عن جدّه [زین العابدین] علیهم السلام: سارَ [الحُسَینُ علیه السلام ] حَتّى نَزَلَ کَربَلاءَ فَقالَ : أیُّ مَوضِعٍ هذا ؟ فَقیلَ: هذا کَربَلاءُ یَابنَ رَسولِ اللّه ِ .فَقالَ: هذا ـ وَاللّه ِ ـ یَومُ کَربٍ وبَلاءٍ  وهذَا المَوضِعُ الَّذی یُهَراقُ فیهِ دِماؤُنا ، ویُباحُ فیهِ حَریمُنا.

ترجمه: شیخ صدوق در کتاب امالی ـ به نقل از عبد اللّه بن منصور، از امام صادق از پدرش امام باقر  از جدّش امام زین العابدین علیهم السلام ـ : حسین علیه السلام حرکت کرد تا در کربلا فرود آمد و پرسید: «نام این سرزمین چیست ؟» . گفتند: اى فرزند پیامبر خدا! این جا کربلاست. حسین علیه السلام فرمود: «به خدا سوگند، این، روزِ کرب و بلاست و این جا، همان جایى است که خون هاى ما در آن ریخته و حرمت ما شکسته مى شود» .

زیارت ناحیه مقدسه (گوشه ای از هتک حرمت به سید الشهدا از زبان امام زمان)

المزار الکبیر ابن مشهدی، ص ۴٩۶، بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ١٠١ ص ٣١٧.

السَّلامُ عَلى مَن هُتِکَت حُرمَتُهُ، السَّلامُ عَلى مَن اُریقَ بِالظُّلمِ دَمُهُ، السَّلامُ عَلَى المُغَسَّلِ بِدَمِ الجِراحِ، السَّلامُ عَلَى المُجَرَّعِ بِکَأساتِ الرِّماحِ، السَّلامُ عَلَى المُضامِ المُستَباحِ، السَّلامُ عَلَى المَهجورِ فِی الوَرى، السَّلامُ عَلى مَن تَوَلّى دَفنَهُ أهلُ القُرى، السَّلامُ عَلَى المَقطوعِ الوَتینِ، السَّلامُ عَلَى المُحامی بِلا مُعینٍ.

ترجمه: سلام بر کسى که حُرمتش را هتک کردند ! سلام بر کسى که خونش را ستمکارانه ریختند ! سلام بر شسته شده به خونِ زخم ! سلام بر نوشیده از کاسه نیزه ها ! سلام بر ستم دیده حق بُرده شده اى که حقّش را حلال شمردند ! سلام بر مهجور شده میان مردم ! سلام بر آن که روستانشینان ، عهده دار به خاک سپردنش شدند ! سلام بر آن که رگ قلبش بُریده شده ! سلام بر حمایتگر بدون یاور !

مقتل: حضور امیرالمومنین در کربلا + ورود امام حسین به کربلا + فرازهایی از ناحیه مقدسه | شب دوم محرم 92 | برادر میثم مطیعی

  • جعفری مقدم

اشعار محرم ۹۲ | شب اول | متن مستند مقتل

جعفری مقدم | شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۳۳ ق.ظ | ۰ نظر

متن مستند مقتل شب اول محرم ۹۲٫

شباهت های مسلم بن عقیل با حضرت سید الشهدا (در محرم ۹۰ تنها شدن مسلم بن عقیل و وجه شباهت آن با امام حسین علیه السلام بیان شد. در محرم ۹۱ جراحت های وارده به لب و دندان مسلم و و جه شباهت آن با امام حسین علیه السلام ذکر گردید. در شب اول محرم ۹۲ یکی دیگر از شباهتها بیان شده است )

اصابت سنگ و تیر به مسلم بن عقیل:

الفتوح ابن اعثم کوفی: ج ۵ ص ۵٣ .

وجَعَلَ یُقاتِلُ حَتّى اُثخِنَ بِالجِراحِ وضَعُفَ عَنِ القِتالِ، وتَکاثَروا عَلَیهِ فَجَعَلوا یَرمونَهُ بِالنَّبلِ وَالحِجارَةِ، فَقالَ مُسلِمٌ: وَیلَکُم! ما لَکُم تَرمونَنی بِالحِجارَةِ کَما تُرمَى الکُفّارُ، وأنَا مِن أهلِ بَیتِ الأَنبِیاءِ الأَبرارِ؟! وَیلَکُم! أما تَرعَونَ حَقَّ رَسولِ اللّه ِصلى الله علیه و آله وذُرِّیَّتِهِ؟

ترجمه: مسلم بن عقیل به نبرد، ادامه داد تا جراحت هاى سنگینى بر او وارد شد و از جنگیدن ناتوان شد. جمعیت بر او یورش بردند و با تیر و سنگ بر او مى‌زدند. مسلم گفت: واى بر شما! آیا به سویم سنگ، پرتاب مى کنید ـ آن گونه که به کفّار ، سنگ مى زنند ـ ، در حالى که من از خانواده پیامبرانِ ابرارم؟ آیا حقّ پیامبر را در باره خاندانش پاس نمى دارید؟

وجه شباهت مسلم با امام حسین:

الإرشاد شیخ مفید ج ٢ ص ١١١، إعلام الورى طبرسی ج ١ ص ۴۶٨ ، روضة الواعظین ابن فتال نیشابوری، ص ٢٠٨:

وبَقِیَ وَحدَهُ وقَد اُثخِنَ بِالجِراحِ فی رَأسِهِ وبَدَنِهِ فَجَعَلَ یُضارِبُهُم بِسَیفِهِ وهُم یَتَفَرَّقونَ عَنهُ یَمینا وشِمالاً

ترجمه: امام حسین علیه السلام از زخم هاى تن و سرش سنگین شده و تنها مانده بود، آنان را با شمشیر مى زد و آنها ، از چپ و راستِ او مى‌گریختند.

مثیر الأحزان ابن نما حلی ص ٧٣ :

 فَوَقَفَ [الحُسَینُ علیه السلام ] وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ، أتاهُ حَجَرٌ عَلى جَبهَتِه هَشَمَها ثُمَّ أتاهُ سَهمٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ مَسمومٌ فَوَقَعَ عَلى قَلبِهِ …

ترجمه: امام حسین علیه السلام که بر اثر نبرد کم توان شده بود ایستاد. سنگى به پیشانى اش خورد و آن را شکست. سپس تیر سه شاخه مسمومى آمد و بر قلبش نشست.


مقتل: شباهت مسلم با امام حسین در اصابت تیر و سنگ | شب اول محرم 92 | برادر میثم مطیعی


  • جعفری مقدم


۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام

در آستانه فرارسیدن محرم الحرام و ایام عزاداری شهادت حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام و یاران باوفای ایشان، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بیست جمله‌ی برگزیده از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام را منتشر کرد:

*
در زندگى حسین‌بن‌على علیه‌السّلام، یک نقطه‌ى برجسته، مثل قله‌اى که همه‌ى دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار مى‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. ۱۳۷۱/۱۱/۰۶

*تحقیقاً یکى از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

*یکى از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌على علیه‌السّلام، یعنى نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا براى جامعه شیعىِ ماست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

  • جعفری مقدم
http://www.aboutorab.com/vijename/moharam-91/pic/haram-imam-hosein/118_web.jpg

احادیث پیرامون شهادت امام حسین علیه السلام

امام صادق (ع) فرمودند
برای شهادت حسین (ع) حرارت و گرمایی در دلهای مومنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.
بحارالانوار جلد 79 ، صفحه 2

امام صادق (ع) فرمودند

اَلبَرَکَةُ مِن قَبرِ الحُسَینِ بنِ عَلىٍّ علیه‏السلام عَشَرَةُ اَمیالٍ؛
تا ده میل اطراف قبر حسین بن على علیه‏السلام برکت است.

بحارالأنوار، ج 101، ص116، ح 41


  • جعفری مقدم